روحیه حساس در زنان
فَاِنَّ المَرْأَةَ رَیْحانَةٌ وَ لَیْسَت بِقَهْرَمانَةٍ فَدارِها عَلى کُلِّ حالٍ وَ اَحْسِنِ الصُّحْبَةَ لَها لِیَصْفُوَ عَیْشُکَ؛[1]
زن همچون شاخه گل است و او کسى نیست که بار سنگین مسئولیت بر دوشش بگذارى. در هر حال با او مدارا کن و رفتارى نیکو داشته باش تا زندگى ات با صفا شود. «على علیه السلام »
بخل در صلوات
بخل ریشه بسیارى از خصلت هاى زشت و ناروا و منشأ گناهان فراوانى است. در روایات چند دسته بخیل شمرده شده اند؛ یک گروه کسانى هستند که از سلام کردن بخل بورزند: «اَلْبَخیلُ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلامِ ؛ بخیل کسى است که در سلام کردن بخل بورزد.»[2] یک سلام مگر چقدر مایه مى برد که سلام کردن براى برخى افراد این قدر سنگین است!
گروه دیگرى که در روایات بخیل شمرده شده اند، کسانى هستند که نام مبارک پیامبر خدا صلى الله علیه و آله را بشنوند و بر او صلوات نفرستند:
اَلْبَخیلُ مَنْ ذُکِرْتُ عِنْدَهُ فَلَمْ یُصَلِّ عَلَىَّ؛[3] بخیل به تمام معنا کسى است که نام من نزد او برده شود و بر من صلوات نفرستد.
محبت به خانم ها
درباره محبت به خانم ها روایات فراوانى در متون روایى ما آمده است. گمان نکنید که این روایات ـ نعوذ باللّه ـ اسرائیلیات است و در گوشه و کنار روایات قرار دارد. بلکه این روایت در متون روایى فقهى ما در باب نکاح و ازدواج و در اخلاقیات، در ابواب مختلف و در باب حالات و سیره و روش عملى پیامبر و اهل بیت علیهم السلام آمده است. این هم به این دلیل است که مسأله زندگى و خانواده و آداب معاشرت با خانواده یکى از مسائل اساسى اسلام است.
محبت و مهرورزى به زنان سیره پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام بوده است. گروهى به محضر امام باقر علیه السلام رسیدند. دیدند آن حضرت محاسنشان را رنگ و زینت کرده اند و مثل یک جوان به خودشان رسیده اند. به حضرت عرض کردند: یابن رسول اللّه، شما هم مثل جوانان به خودتان رسیده اید و به اصطلاح امروز شیک کرده اید. حضرت فرمودند:
اِنّى رَجُلٌ اُحِبُّ النِّساءَ فَاَنـَا اَتَصَبَّغُ لَهُنَّ؛[4] من مردى هستم که زنان را دوست دارم و براى آنان محاسنم را رنگ مى کنم.
گمان نکنید که امامان ما از آن مقدس هایى بوده اند که کارى به این کارها نداشته اند. فرمودند: این زیبایى و شادابى را براى زنان خودم انجام داده ام. بنابراین دوستى و محبت و مهرورزیدن به خانم ها از سیره هاى پیامبران و امامان است. اگر شما دوست ندارى، شیعه امام باقر علیه السلام نیستى، یا فطرت شما دست خورده است.
مِنْ اَخْلاقِ الاَْنْبیاءِ حُبُّ النِّساءِ؛[5] محبت به زنان از اخلاق پیامبران است.
ظرافت و حساسیت زنان
در روایات از زنان تعبیرهاى زیبا و عجیبى شده است که معرف روحیات و شخصیت آنان است. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله از زنان به عنوان «قواریر» یاد کرده است. قواریر جام هاى بلورینى هستند که باید با احتیاط و مدارا با آنان برخورد نمود؛ چرا که در معرض شکستن هستند، پیامبر خدا در این تعبیر فرمودند: «رِفْقاً بِالقَواریر»؛[6] یعنى با جام هاى بلورین ـ زنان ـ با رفق و مدارا رفتار کنید. و در برخى دیگر از روایات آمده است: «لا تَکْسِرُ
القَواریرَ»؛[7] یعنى مواظب باشید آن ها را نشکنید!
قواریر در آیات قرآن هم آمده است. هنگامى که در سوره «هل اتى» از نعمت هاى بهشتى یاد مى کند مى فرماید:
«قَواریرَ مِنْ فِضَّةٍ قَدَّ روها تَقْدیراً؛[8] ظرف هاى بلورینى از نقره که آن ها را به اندازه مناسب آماده کرده اند.
در این روایات مى فرمایند: خانم ها همانند جام هاى بلورین، خیلى لطیف و ظریف و شکننده اند. جام هاى بلورین زود مى شکند. آن ها آهن و چدن و فولاد نیستند. شفاف و زلال و شکننده اند. یعنى چیزى به آن ها نزنید، پرتاب نکنید. خیلى با ملاطفت با آن ها رفتار کنید. تندى، خشونت، بى مهرى، بى اعتنایى با طبیعت آنان سازگار نیست. بسیار حساس و لطیف اند. مواظب رفتار خود با آنان باشید.
همچون گل
تعبیر دیگرى که براى معرفى شخصیت و طبیعت زنان در روایات ما آمده است و شاید بتوان گفت بهترین تعبیرى است که مى توان در مورد آنان به کار برد، تعبیرى است که حضرت على علیه السلام در وصیت به فرزندشان، محمد حنفیه بیان فرموده اند: «اَلْمَرأَةُ رَیْحانَةٌ؛[9] زن، گل و ریحان است.»
ریحان در زبان عربى به معناى گل است. گل موجودى لطیف، ظریف،
خوش بو و معطر است. همه وجودش لطافت و زیبایى است. از گل غیر از لطافت و زیبایى نمى توانى بگویى. من گمان نمى کنم هیچ دینى به اندازه اسلام، و هیچ پیامبرى به اندازه پیامبر اسلام، از زن دفاع کرده باشد. اگر خانم ها هستى خودشان را فداى پیغمبر و امامان کنند، کارى نکرده اند. شما زمان پیامبر را در نظر بیاورید، یا هر زمانى که خانم ها تحقیر شده اند و مى شوند. همین الآن هم خیلى تحقیر مى شوند. هر کس که بخواهد از خود بزرگى نشان دهد، این طایفه را تحقیر کرده است. نمى دانند که نباید این مخلوق زیباى خدا را تحقیر کرد.
از زن تعبیر به گل شده است. گل را باید بویید، باید تماشا کرد، باید با ظرافت و لطافت با او رفتار کرد. گل حساس است. به گرما، به سرما، به باد و طوفان حساس است. همه این عوامل تأثیر منفى بر روى آن مى گذارد. از این جهت گلخانه ها معمولاً هواى معتدل و پاکى دارند. یعنى تندى ها، بى اعتنایى ها، قهرها و آزار و اذیت ها گل را زود پژمرده مى کند و از بین مى برد. باید با محبت با او برخورد کرد، باید با ملایمت و عطوفت با او رفتار کرد. احساسش را باید درک کرد. دختر شما، همسر شما، مادر شما و خواهر شما همه گل اند. نمى گوید همسر گل است، بلکه مى گوید: زن گل است؛ یعنى خانم ها همه گل هستند:
اَلْمَرأَةُ رَیْحانَةٌ وَ لَیْسَتٌ بِقَهْرِمانَةٍ؛ زن گل است و قهرمان نیست.
قهرمان در زبان فارسى به پهلوان مى گویند، ولى در زبان عربى به معناى کسى است که فرماندهى مى کند؛ یعنى کارهاى کلان و مهم و کمرشکن به دست اوست. از این رو کارهاى مهم وکلان نباید در دست خانم ها باشد، خانم نمى تواند مرجع تقلید، قاضى، رئیس جمهور و پیغمبر و امام باشد. حضرت زهرا علیهاالسلام قطعاً از همه پیامبران، غیر از پیامبر بزرگ اسلام، بالاتر بوده و هست و حتى از همه امامان به جز امیرالمؤمنین علیه السلام بالاتر است، ولى این منصب را به او نداده اند. ممکن است زن درجه و مقام پیدا کند و خیلى هم بالا برود، ولى منصب رسمى اجتماعى و کارهاى کلیدى و مهم و کلان از دوش آن ها برداشته شده است و بر دوش آقایان گذاشته شده است. چنان که قرآن کریم مى فرماید: «اَلرِّجالُ قَوّامُونَ عَلَى النِّساءِ»؛[10] قیومت و سرپرستى و مدیریت کلان باید در دست آقایان باشد، خانم ها براى این کار ساخته نشده اند. خانم ها براى کارهاى سخت ساخته نشده اند.
على علیه السلام در بیانى زیبا به فرزندشان محمد حنفیه به همین امر توصیه مى فرمایند:
یا بُنَىَّ... اِنِ اسْتَطَعْتَ اَنْ لا تُمَلِّکَ الْمَرْأَةَ مِنْ اَمْرِها ماجاوَزَ نَفْسَها فَافْعَلْ فَاِنَّهُ اَدْوَمُ لِجَمالِها وَ اَرْخى لِبالِها وَ اَحْسَنُ لِحالِها؛[11] پسرم! ... و اگر بتوانى به زن بیش از حد خود تحمیل نکنى؛ این کار را بکن؛ زیرا با این کار زیبایى اش بادوام، خاطرش آسوده تر و حالش نیکوتر است.
فعالیت هایى هماهنگ با روحیه زنان
کارى که به زنان واگذار مى شود، باید هماهنگ و مطابق با روحیه و طبیعت لطیف آنان باشد. کارهایى که نیاز به محبت و عطوفت دارد. کارهایى که نیازمند احساس است. کارهایى که نیازمند مهرورزى و دلسوزى است. کارهایى همچون پرستارى و امور تربیتى. اما از واگذارى کارهایى که در شأن خانم ها نیست، نهى شده است. مثلاً اجازه نداده اند که خانم ها قاضى شوند. چون قاضى باید قوه عاقله اش قوى باشد. تابع احساسات نباشد. تحت تأثیر عوامل احساس برانگیز و عاطفه برانگیز نباشد. حکمى که مى خواهد صادر کند باید بى طرفانه باشد و مغلوب احساسات نباشد.
اگر شخصى را آوردند که محکوم به اعدام است؛ مثلاً کسى را کشته است. اگر محکوم شروع به گریه کرد، یا زن و بچه او شروع به گریه کردند، قاضى نباید تحت تأثیر قرار گیرد. و این نوعاً در زنان محقق نمى شود؛ چون زن پر از احساس وعاطفه است. خداوند طبیعت او را این چنین خلق کرده است. او براى کارهایى ساخته شده است که نیازمند احساسات و عواطف است و از عهده مرد خارج است. آن روحیه اى که مرد دارد، زن ندارد و آن روحیه اى که زن دارد مرد ندارد. هر کدام براى کارى ساخته شده اند. خانم ها بیشتر براى کارهاى داخل خانه، تربیت فرزندان، پرستارى، پذیرایى، بچه دارى و... ساخته شده اند.
تقسیم کار
یکى از عوامل شادابى خانواده ها تعیین حدود مسئولیت افراد در خانواده است. با تقسیم کار، عدالت اجتماعى در محیط کوچک خانواده سعادت مى آفریند و زن را از دخالت در امورى که سزاوار نیست بازمى دارد. امام صادق علیه السلام فرمودند: حضرت فاطمه علیهاالسلام کارهاى مربوط به زندگى با حضرت على علیه السلام را این گونه تقسیم کردند: آسیاب کردن گندم، خمیر کردن آرد و پختن نان به عهده فاطمه علیهاالسلام و کارهاى بیرون منزل از قبیل جمع آورى هیزم، آوردن آب و نظافت به عهده على علیه السلام .[12]
امام صادق علیه السلام فرمودند: این تقسیم کار با رهنمود رسول خدا صلى الله علیه و آله انجام گرفت. آن گاه که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: کارهاى داخل منزل را فاطمه علیهاالسلام و کارهاى بیرون منزل را على علیه السلام انجام دهد، حضرت زهرا با خوشحالى فرمود :
فَلا یَعْلَمُ ما داخَلنى مِنَ السُّرُورِ اِلاَّ اللّهُ بِاِکْفائى رَسُولُ اللّهِ تَحَمُّلَ رِقاب الرِّجالِ؛[13] جز خدا کسى نمى داند که از این تقسیم کار تا
چه اندازه خوشحال شدم؛ زیرا رسول خدا مرا از انجام کارهایى که مربوط به مردان است بازداشت.
جهاد زن
امام صادق علیه السلام فرمودند:
«جِهادُ الْمَرأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ؛[14] جهاد زن خوب همسردارى است.»
این تعبیر، بسیار زیبا و عجیب است؛ جهاد زن، دنیا و آخرت زن، سعادت زن، سیر و سلوک زن، عبادت زن این است که خوب همسردارى کند. در خانه براى خودش و همسرش، براى تربیت یک نسل، کانونى پر از مهر و محبت فراهم سازد. هر چه روى این سرمایه گذارى کند، به خدا و پیامبر نزدیک تر است. پیامبر گرامى اسلام از یاران خود پرسید: در کدام لحظه زن به خدا نزدیک تر است؟ پاسخ مناسبى مطرح نشد. تا این که حضرت زهرا علیهاالسلام سؤال پدر را شنید و پاسخ داد:
اَدْنى ما تَکُونُ مِنْ رَبِّها اَنْ تَلْزِمَ قَعْرَ بَیْتِها؛[15] آن لحظه اى که زن در خانه خود مى ماند (و به امور زندگى و تربیت فرزندان مى پردازد) به خدا نزدیک تر است.
زن هر چه از اجتماعات بیرون باشد و از اختلاط با نامحرمان فاصله بگیرد، به خدا نزدیک تر است. در روایت آمده است : «مَسْجِدُ الْمَرأَةِ بَیْتُها؛ مسجد زن خانه اوست.»[16] حتى فرمودند: هنگامى که زن نمازش را به تنهایى در خانه مى خوانند، بیست و پنج درجه نمازش برتر از وقتى است که به جماعت در مسجد مى خواند.[17] اگر در خانه نماز بخواند بهتر است.
فاطمه زهرا علیهاالسلام مسجد در کنار خانه اش بود، ولى در جماعت شرکت نمى کرد. روایتى ندیده ام که آن حضرت نمازش را در مسجد خوانده باشد. پیامبر خدا و امیرالمؤمنین علیهماالسلام نماز را به جماعت در مسجد مى خوانند، اما فاطمه زهرا و زینب علیهماالسلام ، در مسجد و جماعت شرکت نمى کردند.
باز مى فرمایند: در نماز هر چه صداى زن از مردهاى نامحرم دورتر باشد، ثوابش بیشتر است.[18] اگر زن از درون کار کند، به خدا نزدیک مى شود. الآن درصدد بحث همسردارى نیستیم، مى خواستیم بگوییم که زن قهرمان نیست و کارها و مدیریت هاى کلان از روى دوش او برداشته شده است.
مدارا
امیرالمؤمنین علیه السلام در ادامه روایت مى فرمایند: «فَدارِها عَلى کُلِّ حالٍ؛ در همه حال با همسرت مدارا کن.» نمى گوید در بعضى از مواقع، بلکه مى گوید: در هر حال مدارا کن. ما کم عمومى داریم که تخصیص نخورده باشد؛ یکى هم همین جاست. در برخى دیگر از روایات مى فرماید: «فَدارُوهُنَّ عَلى کُلِّ حالٍ؛[19] در هر حال با آنان مدارا کنید.» با آن ها درگیر نشوید، جنگ و نزاع نکنید.
اختلاف نکنید که زندگى خود را متلاشى و ناراحتى خود و دیگران را فراهم مى کنید.
در ادامه مى فرماید: «وَ اَحْسِنِ الصُّحْبَةَ لَها؛ با همسرت مصاحبت و همنشینى نیکو داشته باش.» معاشرت و برخورد و گفت و گوى شما با او به نحو احسن باشد. نتیجه همه اینها به خود شما و زندگى شما باز خواهد گشت: «لِیَصْفُوَ عَیْشُکَ؛ تا این که زندگى خوب و با صفایى داشته باشى.» این ها همه براى یک زندگى سالم، خوب، گرم، صمیمى و با محبت و صفاست.
[1] من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 556 ؛ مکارم الاخلاق، ج 2، ص 470، ح 1607 .
[2] معانى الاخبار، ص 246، ح 8 ؛ میزان الحکمة ، ج 2، ص 1348، ح 8838 .
[3] معانى الاخبار، ص 246 ؛ بحارالأنوار، ج 91، ص 54 .
[4] الکافى، ج 6 ، ص 480؛ بحارالأنوار، ج 46، ص 298، ح 30.
[5] الکافى، ج 5 ، ص 320 ؛ وسائل الشیعة، ج 14، ص 9، ح 24923 ؛ بحارالأنوار، ج 100، ص 236، ح 24.
[6] الاستیعاب، ج 1، ص 140؛ امتاع الاسماء، ج 6 ، ص 319.
[7] امتاع الاسماء، ج 9، ص 315؛ سبل الهدى، ج 11، ص 396.
[8] سوره انسان، آیه 16.
[9] من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 556 ؛ مکارم الاخلاق، ج 2، ص 470، ح 1607.
[10] مردان سرپرست و نگهبان زنان اند. سوره نساء آیه 34 .
[11] من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 556 ؛ مکارم الاخلاق، ج 2، ص 470، ح 1607 .
[12] کانَ امیرالمؤمنین علیه السلام یَحْتَطِبُ و یَسْتَقى وَ یُکَنِّسُ وَ کانَتْ فاطِمَةُ تَطْحَنُ و تَعْجَنُ و تَخْبُزُ. بحارالأنوار، ج 43، ص 153، ح 7 .
[13] بحارالأنوار، ج 43، ص 81 ، ح 1 ؛ وسائل الشیعة، ج 14، ص 123، ح 25341 ؛ نهج الحیاة، ص 168 .
[14] من لایحضره الفقیه، ج 3، ص 439 ؛ وسائل الشیعة، ج 14، ص 115، ح 25314 .
[15] بحارالأنوار، ج 43، ص 92 ؛ نهج الحیاة، ص 163.
[16] لمعه دمشقیه، ج 1، ص 56 .
[17] مکارم الاخلاق، ج 1، ص 500 ، ح 1730.
[18] از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله روایت شده است: ما صَلَّتِ امْرَئَةٌ اَحَبُّ اِلَى اللّهِ مِنْ صَلوتِها فِى اَشَدِّ بَیْتِها ظُلْمَةً؛ هیچ بانویى نمازى نخوانده است که در نزد خداوند دوست داشتنى تر باشد از نمازى که در گوشه تاریک خانه اش خوانده است. (نهج الفصاحه، ح 2588.)
[19] من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 554؛ وسائل الشیعة، ج 14، ص 130، ح 25367.